بابایی طاقت نیاورد
دخمل خوشجلم بابایی نتونست دوریتو تحمل کنه واسه همین اومد دنبالمون و ما رو آورد خونه دایی جونی هم با خودمون آوردیم تا روزا تنها نباشیم دختر لوووووس باباتی دیگه ...
نویسنده :
Sara
17:39